سفارش تبلیغ
صبا ویژن


Enrique Iglesias...wherever,whenever...4ever

I know I"m still young
But I know how I feel
I might not have too much experience
But I know love is real
By the way my heart starts pounding
When I look into your eyes
I might look a little silly
Standing with my arms stretched open wide
I love you this big
Eyes have never seen this big
No one"s ever dreamed this big
And I"ll spend the rest of my life
explaining what words cannot describe but I"ll try
I love you this big
I"ll love you to the moon and back
I"ll love you all the time
Deeper than the ocean
And higher than the pines
Cause girl you do something to me, deep down in my heart
I know I look a little crazy
Standing with my arms stretched all apart
I love you this big
Eyes have never seen this big
No one"s ever dreamed this big
And I"ll spend the rest of my life
Explaining what words cannot describe but, I"ll try
I love you this big
So much bigger than I ever dreamed my heart ever would
And I"d write your name in stars across the sky
If I could, I would
I love you this big
 

میدونم که هنوز جوونم اما میدونم که چه حسی دارم
شاید زیاد تجربه نداشته باشم اما میدونم که عشق حقیقت داره
راستی قلبم تندتر می تپه وقتیکه توی چشات نگاه میکنم
شاید یکم دیوونه به نظر بیام
دستامو تا جایی که میتونستم باز کردم... تورو ایقدر دوست دارم...
هیچ چشمی تا حالا به این بزرگی رو ندیده
هیچکس تا حالا تو خواب هم ندیده
من می خوام بقیه ی زندگیمو صرف این کنم تا
چیزی رو که کلمات نمی تونن توصیف کنن رو توضیح بدم
من سعی میکنم...
به این بزرگی دوستت دارم
تو رو اندازه ی از اینجا تا ماه و از ماه تا اینجا دوست دارم
من تورو همیشه دوست دارم
عمیق تر از اقیانوسها و بلند تر از کاجها
آخه عزیزم، تو یه کاری با من در اعماق قلبم کردی...
میدونم یکم دیوونه به نظر میام
در حالیکه دستامودور از هم تا ته باز کردم وایستادم
خیلی بزرگتر از اون چیزی که تصور میکردم قلبم بتونه 
تورواین اندازه دوست دارم
دلم میخواد اسمت رو روی ستاره هایی که از آسمون میگذرن بنویسم!
اگه میتونستم اینکارو میکردم...
تو رو به این بزرگی دوست دارم...

نوشته شده در سه شنبه 91/2/19| ساعت 7:17 عصر| توسط هدیه جامعی| نظرات ( ) |

Skies are crying, I am watching
Catching teardrops in my hands
Only silence has in ending, like we never had a chance
?Do you have to make me feel like there is nothing left of me
You can take everything I have
You can break everything I am
Like I"m made of glass
Like I"m made of paper
Go on and try to tear me down
I will be rising from the ground
!Like a skyscraper
!Like a skyscraper
As smoke clears
I awaken, and untangle you from me
?Would it make you feel better to watch me while I bleed
All my windows still are broken
But I"m standing on my feet
You can take everything I have
You can break everything I am
Like I"m made of glass
Like I"m made of paper
Go on and try to tear me down
I will be rising from the ground
!Like a skyscraper
!Like a skyscraper
Go run, run, run
I"m gonna stay right here
Watch you disappear, yeah
Go run, run, run
Yeah it"s a long way down
But I am closer to the clouds up here
You can take everything I have
You can break everything I am
Like I"m made of glass
Like I"m made of paper
Go on and try to tear me down
I will be rising from the ground
!Like a skyscraper

  

آسمونها دارن گریه میکنن و من دارم تماشا میکنم و

قطره های بارون رو کف دستم میگیرم.

در پایان فقط سکوت وجود داره انگار که ما هرگز هیچ شانسی نداشتیم!

آخه مجبور بودی کاری کنی که هیچی ازم باقی نمونه؟

تو می تونی هرچیزی که دارم رو بگیری

میتونی تمام وجودم رو خورد کنی و بشکنی

انگار که من ازشیشه ساخته شدم

انگار که من از کاغذ ساخته شدم

ادامه بده و سعی کن که منو تکه تکه کنی

من از زمین بلند خواهم شد مثل یک آسمون خراش...

همونطور که دود ناپدید میشه من بیدار میشم و

تو رو از خودم دور میکنم و با این موضوع کنار میام.

این احساس خیلی بهتری بهت میده که من رو در حال خون گریه کردن ببینی؟

تمام روزنه های امیدم کور شده و از بین رفته اما من روی پاهام ایستادم...

برو... بدو، بدو، بدو

من دقیقا همینجا می ایستم و ناپدید شدنت رو تماشا میکنم

برو... بدو، بدو، بدو

آره این راهی که تو میری به سمت پائینه اما من به ابرهای بالای سرم نزدیکترم...

تو می تونی هرچیزی که دارم رو بگیری

میتونی تمام وجودم رو خورد کنی و بشکنی

انگار که من ازشیشه ساخته شدم

انگار که من از کاغذ ساخته شدم

ادامه بده و سعی کن که منو تکه تکه کنی

من از زمین بلند خواهم شد مثل یک آسمون خراش...

تو می تونی هرچیزی که دارم رو بگیری

میتونی تمام وجودم رو خورد کنی و بشکنی

انگار که من ازشیشه ساخته شدم

انگار که من از کاغذ ساخته شدم

ادامه بده و سعی کن که منو تکه تکه کنی

من از زمین بلند خواهم شد مثل یک آسمون خراش...


نوشته شده در چهارشنبه 91/1/30| ساعت 9:18 عصر| توسط هدیه جامعی| نظرات ( ) |

The trouble with girls is they’re a mystery
Something about them puzzles me
I spent my whole life trying to figure out
Just what them girls are all about

 The trouble with girls is they’re so damn pretty
Everything about them does something to me
But I guess that’s the way it’s supposed to be

They smile that smile
They bat those eyes
They steal you with hello
They kill you with goodbye

They hook you with one touch
And you can’t break free
Yeah the trouble with girls
Is nobody loves trouble as much as me

They’re sugar and spice and angel wings
Hell on wheels in tight blue jeans
A Summer night down by the lake
note memory that you can’t check

They’re hard to find yet there’re so many of them
The way that you hate that you already love them
I guess that’s the way it’s supposed to be

They smile that smile
They bat those eyes
They steal you with hello
They kill you with goodbye

They hook you with one touch
And you can’t break free
Yeah the trouble with girls
Is nobody loves trouble as much as me

The way they hold you out on the dance floor
The way they ride in the middle of your truck
The way they give you one kiss at the front door
Leave you wishing you could have gone up

...And just as you walk away, you hear that sweet voice say: Stay

They smile that smile
They bat those eyes
They steal you with hello
They kill you with goodbye

They’re the perfect drug
And I can’t break free
Yeah the trouble with girls
...Is nobody loves trouble as much as me

  

توی دام دخترا افتادن واسه اینه که اونا خیلی اسرار آمیزن

یه چیزی درباره ی اونا هست که منو سوال پیچ کرده!

تمام زندگیم رو صرف فهمیدنش کردم، همه اش  فقط همینه که اونها دخترن...

توی دام دخترا افتادن واسه اینه که اونا خیلی زیبا هستن

هرچیزی درباره ی اونا یه تاثیری روی من میذاره

من حدس میزنم همه ی اینا به خاطر اینه که:

اونا لبخند میزنن اونم چه لبخندی

اونا با اون چشماشون چشمک میزنن

دلت رو با یه سلام میدزدن و با یه خداحافظی می کشنت...

با یه نوازش به دامت میندازن و تو نمی تونی که بیخیالش بشی

آره توی دام و دردسر دخترا افتادن اینه که

هیچ کسی اندازه ی من عاشق توی دردسر افتادن نیست...

اونا شیرین و تندند، اونها بالهای یک فرشته اند

با شلوار جین آبی توی ماشین می شینن

شبای تابستون کنار دریاچه دراز می کشن و

خاطراتشون رو می نویسن که تو هیچوقت نمی تونی چکش کنی...

با اینکه تعدادشون زیاده اما هنوزم فهمیدنشون سخته

اونجوری  متنفری که قبلا عاشقشون بودی

من حدس میزنم که همه اینا به خاطر اینه که:

اونا لبخند میزنن اونم چه لبخندی

اونا با اون چشماشون چشمک میزنن

دلت رو با یه سلام میدزدن و با یه خداحافظی می کشنت...

با یه نوازش به دامت میندازن و تو نمی تونی که بیخیالش بشی

آره توی دام و دردسر دخترا افتادن اینه که

هیچ کسی اندازه ی من عاشق توی دردسر افتادن نیست...

اونجوری که اونا توی سالن رقص بغلت میکنن

اونجوری که اونا جلوی در ورودی تو رو می بوسن

درست توی لحظه ای که میخوای برییه صدای شیرینی رو می شنوی که میگه : بمون...

اونا لبخند میزنن اونم چه لبخندی

اونا با اون چشماشون چشمک میزنن

دلت رو با یه سلام میدزدن و با یه خداحافظی می کشنت...

با یه نوازش به دامت میندازن و تو نمی تونی که بیخیالش بشی

آره توی دام و دردسر دخترا افتادن اینه که

هیچ کسی اندازه ی من عاشق توی دردسر افتادن نیست...

دخترا بهترین و کاملترین دارو و درمان هستند و من نمی تونم بیخیال باشم

آره توی دام و دردسر دخترا افتادن افتادن اینه که

هیچ کسی اندازه ی من عاشق توی دردسر افتادن نیست...


نوشته شده در سه شنبه 91/1/29| ساعت 10:6 عصر| توسط هدیه جامعی| نظرات ( ) |

سلام به همه. تصمیم گرفتم از این به بعد به غیر از آهنگهای انریکه بعضی از آهنگ های زیبای دیگه که معنای زیبایی هم دارند رو، روی وبلاگم بذارم. امیدوارم لذت ببرید.


نوشته شده در سه شنبه 91/1/29| ساعت 9:21 عصر| توسط هدیه جامعی| نظرات ( ) |

 

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز    فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز 

    فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز


نوشته شده در یکشنبه 90/12/28| ساعت 10:5 عصر| توسط هدیه جامعی| نظرات ( ) |

Sometimes I feel I’m going nowhere

I’m moving but I just can’t find the way

Surrounded by a million faces

They all say, my best  friends

Take another drink to hide the sorrow

But come the morning, nothing’s changed

The concrete skies are rushing by me

And this road is getting old

I don’t wanna wait until it’s over

I don’t wanna wait until it’s gone

I can’t wait until tomorrow

Cause I"ve  been waited  for so long

So baby I’m coming home

Baby I’m coming home

I heard the radio played your favorite song

Made me think of all the things we used to do

There’s so much we used to talk about

And now I can’t  even say I miss you

I don’t wanna wait until it’s over

I don’t wanna wait until it’s gone

I can’t wait until tomorrow

Cause I"ve  been waited  for so long

So baby I’m coming home

Baby I’m coming home

So turn around, just turn around

  

گاهی وقتا فکر میکنم که دارم به ناکجا آباد میرم

در حال حرکتم اما اصلا نمی تونم راهی رو پیدا کنم

میلیونها نفر من رو احاطه کردن، همه شون که بهترین دوستای من هستن بهم میگن:

" یه نوشیدنی دیگه بخور تا غمهات رو از بین ببره "

اما صبح که میشه هیچ چیزی عوض نشده!

آسمونهای بتنی داره به دست من خراب میشه و فرو میریزه

و این راه دیگه داره پیر و فرسوده و قدیمی میشه

من نمیخوام تا وقتی که تموم بشه صبر کنم

نمی خوام صبر کنم تا وقتی که از بین بره

نمی تونم تا فردا صبر کنم چون من تا همین الان هم خیلی صبر کردم و منتظر موندم

بنابراین عزیزم، من دارم میام خونه

عزیزم من دارم میام خونه...

شنیدم که رادیو داره آهنگ مورد علاقه ی تو رو پخش میکنه

باعث شد که من به یاد کارایی که عادت داشتیم انجام بدیم بیافتم

خیلی چیزا بود که همیشه راجع بهش با هم حرف می زدیم

و حالا من حتی نمی تونم  بگم  که دلم واست تنگ شده!

من نمیخوام تا وقتی که تموم بشه صبر کنم

نمی خوام صبر کنم تا وقتی که از بین بره

نمی تونم تا فردا صبر کنم چون من تا همین الان هم خیلی صبر کردم و منتظر موندم

بنابراین عزیزم، من دارم میام خونه

عزیزم من دارم میام خونه...

پس برگرد

فقط برگرد...


نوشته شده در جمعه 90/12/5| ساعت 2:14 عصر| توسط هدیه جامعی| نظرات ( ) |

I don"t know why
You wanna follow me tonight
When in the rest of the world
With whom I"ve crossed and I"ve quarreled
Lets me down so
For a thousand reasons that I know
To share forever the unrest
With all the demons I possess beneath the silver moon

 
Maybe you were right
But baby I was lonely
I don"t want to fight
I"m tired of being sorry


Eighth of ocean dry, with all their vampires and their brides
We"re all bloodless and blind
And longing for a life Beyond the silver moon

Maybe you were right
But baby I was lonely
I don"t wanna fight
I"m tired of being sorry

I"m standing in the street
Crying out for you
No one sees me
But the silver moon


So far away  so outer space 
I"ve trashed myself  I"ve lost my way

I"ve got to get to you, got to get to you
Maybe you were right

But baby I was lonely
I don"t want to fight
I"m tired of being sorry

I"m standing in the street
Crying out for you
No one sees me

But the silver moon

 

نمیدونم چرا
تو میخوای امشب منو دنبال کنی
وقتی در قسمتی از دنیا
من با تو دعوا کرده ام و از تو گذشته ام
بذار نا امید بمونم
به هزار دلیلی که میدونم
برای تقسیم کردن همیشگیه آشفتگی ها و نا آرامی ها با تمام شیاطینی که تسخیر کردم 
زیر ماه نقره ای...
شاید حق با تو بود اما عزیزم من تنها بودم
من نمیخوام دعوا کنم ، من از شرمنده شدن و عذر خواهی کردن خسته شدم

یک هشتم  اقیانوس خشک میشه و از بین میره
با تمام خون آشام ها  و تازه عروس هاش،

ما همه بدون خون و کور هستیم، با یه آرزوی بزرگ برای زندگی آنسوی ماه نقره ای...
شاید حق با تو بود اما عزیزم من تنها بودم
من نمیخوام دعوا کنم من از شرمنده شدن و عذر خواهی کردن خسته شدم

من توی خیابون وایستادم و دارم  برای تو گریه میکنم هیچ کس من رو نمیبینه
به جز ماه نقره ای...
خیلی دور، خیلی بیرون تر از فضا من خودمو از بین بردم، من راهم رو گم کردم 

من باید به تو برسم، باید به تو برسم
شاید حق با تو بوده
اما عزیزم من تنها بودم
من نمیخوام دعوا کنم من از شرمنده شدن و عذر خواهی کردن خسته شدم
من توی خیابون وایستادم و دارم برای تو گریه میکنم
هیچ کس من رو نمیبینه به جز ماه نقره ای...


نوشته شده در سه شنبه 90/11/18| ساعت 2:52 عصر| توسط هدیه جامعی| نظرات ( ) |

Don"t tell me  if you"re leaving in the morning

I  don"t  wanna have a warning " If you"re not here "

Just  take me,  please take me for the last time

cause  baby now is not the right time for us to  be scared

Yes  I know  I wasn"t perfect when we fought and cried all those nights

but  the  passion  that we have is too strong to give up the fight

Yes  I  need  you to say it if you really wanna let me go

cause  I don"t  believe, you know I don"t

Won"t  you  tell  me  the truth

Yes  I  need  you  to  say it  if you really want this love to end

Look  me  in  the eye and don"t pretend that what we had is through

Don"t  tell  me  if there is someone else inside you

doing  all  the  things that I do

cause  I  don"t  wanna hear

Just  take  meI don"t wanna feel no more resistance

No  we  don"t  have to  go to the distance

cause  we"re already  there

Yes  I  know  I wasn"t perfect when I ran and lied all those times

but  the  passion  that we have is too strong to give up the fight

Yes  I  need  you  to say it if you really wanna let me go

cause  I  don"t  believe, you know I don"t

Won"t  you  tell  me the truth

Yes  I  need  you  to say it if you really want this love to end

Look  me  in  the eye  you can"t pretend that what we had is through

All  those  times  we  fought, I made you cry

I"m sorry

 

بهم نگو اگه میخوای صبح از پیشم بری

چون نمیخوام این اخطاررو بشنوم که " اگه تو اینجا نباشی "

فقط من رو در آغوش بگیر، خواهش میکنم من رو برای آخرین باردرآغوش بگیر

چون عزیزم الان وقت مناسبی واسه ما نیست که بترسیم

آره میدونم که آدم کاملی نبودم در تمام اون روزایی که دعوا و گریه میکردیم

اما علاقه و اشتیاقی که ما داریم اونقدر قوی هست برای اینکه دست از دعوا کردن برداریم

آره من احتیاج دارم که بگی اگه واقعا میخوای منو بذاری و بری

چون من باورم نمیشه،میدونی که باورم نمیشه

چرا راستش رو بهم نمیگی

آره من احتیاج دارم که بگی اگه واقعا میخوای که این عشق تموم بشه

توی چشام نگاه کن و وانمود نکن که اونچه که داشتیم تموم شده

بهم نگو اگه کس دیگه ای توی قلبت هست

نگو که همه ی اون کارایی که من میکنم رو اونم انجام میده

چون نمیخوام که بشنوم!

فقط من رو در آغوش بگیر، نمیخوام بیشتر از این مقاومت کنم

نه! ما مجبور نیستیم ازهم فاصله بگیریم

آخه ما قبل ازاین هم از هم دور بودیم

آره من میدونم که آدم کاملی نبودم اون موقع که همیشه فرار میکردم و بهت دروغ میگفتم

اما علاقه و اشتیاقی که ما داریم اونقدر قوی هست برای اینکه دست از دعوا کردن برداریم 

آره من احتیاج دارم که بگی اگه واقعا میخوای منو بذاری و بری

 چون من باورم نمیشه،میدونی که باورم نمیشه

 

چرا راستش رو بهم نمیگی

آره من احتیاج دارم که بگی اگه واقعا میخوای که این عشق تموم بشه

توی چشام نگاه کن و وانمود نکن که اونچه که داشتیم تموم شده

به خاطر تمام اون روزایی که دعوا می کردیم و باعث گریه کردنت میشدم

متاسفم!


نوشته شده در چهارشنبه 90/11/12| ساعت 8:45 عصر| توسط هدیه جامعی| نظرات ( ) |

 I know it"s late and you"re tired
And we"d been talking for hours here
You don"t have to tell me
I see that look in your eyes

And I know soon we"ll say our goodbyes oh yeah
I feel it coming
And I hear you take a deep breath
And my hands are starting to sweat
I don"t want you to
I don"t want you to leave yeah
Stay here tonight stay here tonight
cause when you"re around me everything"s right, don"t go
Oh, don"t leave me alone
Stay here tonight stay here tonight
I wanna hold you in my arms show you what that"s like, don"t go
I need you I need you
You grab your coat and I"m dying
But I know that you"re still deciding yeah
There"s nobodies moving
Time stops and everything"s quiet
I"m hanging on for my life in you
You don"t even see it
And then you coming closer
And baby it"s not over
Till I hear you say till I hear you say
Goodnight oh yeah
Stay here tonight stay here tonight
caus when you"re around me everything"s right, don"t go
Oh, don"t leave me alone
Stay here tonight stay here tonight
I wanna hold you in my arms show you
what that"s like, don"t go
I need you I need you
Something about you saves me
Something about you makes me feel like I"m nobody
Stay here tonight stay here tonight
caus when you"re around me everything"s right, don"t go
Don"t leave me alone
Stay here tonight stay here tonight
I wanna hold you in my arms show you
what that"s like, don"t go
I need you I need you
Stay here with me tonight, I need you
Stay here with me tonight, I need you


 

میدونم که دیروقته و خسته ای
ما ساعتهاست که داریم اینجا صحبت میکنیم
مجبور نیستی که بهم بگی
من اون نگاه رو توی  چشمات میبینم
و میدونم که به زودی خداحافظی خواهیم کرد
حس میکنم که داره لحظه ی خداحافظی از راه میرسه
من میشنوم که نفس عمیقی میکشی
و دستهام شروع به عرق کردن میکنن
نمیخوام که تو...نمیخوام که بری
امشب اینجا بمون، امشب اینجا بمون
واسه اینکه وقتی تو کنار منی همه چیز خوب و درسته،  نرو،
 تنهام نذار
امشب اینجا بمون، امشب اینجا بمون
میخوام تو رو در آغوشم بگیرم و
بهت نشون بدم که چه حسی داره، نرو
من بهت نیاز دارم، من بهت احتیاج دارم
تو کتت رو برمیداری که بپوشی و من میمیرم،
اما میدونم که این لحظه ی سرنوشت سازیه

هیچکسی حرکت نمی کنه،زمان می ایسته و همه چیز ساکت میشه

من برای زندگیم در تو معلق و سردرگم موندم و تو حتی اینو هم نمیبینی

بعدش تو نزدیکتر میای اما عزیزم هنوزتموم نشده

ومن هنوزمیشنوم،هنوزمیشنوم که تو میگی شب بخیر

 امشب اینجا بمون ،امشب اینجا بمون
واسه اینکه وقتی تو کنار منی همه چیز خوب و درسته، نرو،
تنهام نذار
امشب اینجا بمون، امشب اینجا بمون
میخوام تو رو در آغوشم بگیرم و
بهت نشون بدم که چه حسی داره، نرو
من بهت نیاز دارم، من بهت احتیاج دارم

یه چیزی در تو هست که منو نجات میده، یه چیزی راجع به تو هست که این احساس رو به من میده که من هیچ کسی نیستم!
امشب اینجا بمون،امشب اینجا بمون
فقط وقتی تو کنار منی همه چیز خوب و درسته، نرو،تنهام نذار
امشب اینجا بمون، امشب اینجا بمون
میخوام تو رو در آغوشم بگیرم و
بهت نشون بدم که چه حسی داره، نرو
من بهت نیاز دارم، من بهت احتیاج دارم
امشب با من بمون، من بهت نیاز دارم
امشب با من بمون، من بهت نیاز دارم...


نوشته شده در پنج شنبه 90/4/16| ساعت 6:53 عصر| توسط هدیه جامعی| نظرات ( ) |


There is something I gotta tell you, it goes like this
Do you know you control every single breath I take

You can see through my soul, I feel it in the love we make
And I try to find a place where I can hide

But every time I try to fight the feeling it takes over me yeah

It must be love baby cause it"s killing me looking in your eyes
It must be love cause everytime you walk away I just fall apart
And I don"t know what it is b
ut I feel I"m in too deep
No I don"t know what it is, It must be love, yeah
It must be love
When we talk you can read every word inside my head
Like you know what I need a
nd I can"t imagine anywhere
I"d wanna be then right here with you baby next to me
Why can"t you see I try to fight the feeling but I do believe yeah
It must be love baby cause it"s killing me looking in your eyes
It must be love cause everytime you walk away I just fall apart
And I don"t know what it is but I feel I"m in too deep
No I don"t know what it is,
It must be love
I try to find a place where I can hide yeah

But everytime I try to fight the feeling it takes over me, yeah

It must be love baby cause it"s killing me looking in your eyes
It must be love cause everytime you walk away I just fall apart
And I don"t know what it is but I feel I"m in too deep
No I don"t know what it is, It must be love

 

می خوام یه چیزی بهت بگم

یه همچین چیزی

می دونی که حتی نفس کشیدن من دست توئه

تو حتی میتونی به روح من نفوذ کنی

من اینو تو عشقی که ساختیم حس میکنم

و من تلاش میکنم جایی برای پنهان شدن پیدا کنم

اما هربار که سعی میکنم با این احساس بجنگم بازم اون بهم غلبه میکنه

اون باید عشق باشه عزیزم چون نگاه کردن تو چشمات منو می کشه

اون باید عشق باشه چون هر دفعه که تو دور میشی من احساس تنهایی میکنم

و من نمی دونم اون چیه اما حس میکنم که توش غرق شدم

نه، نمی دونم چیه، اون باید عشق باشه

آره، اون باید عشق باشه

وقتی با هم حرف میزنیم تو می تونی هر کلمه ای که تو سرمه بخونی

انگار می دونی که من چی می خوام و من هیچ جای دیگه ای رو نمی تونم تصورم کنم

من می خوام که دقیقا همین جا باشم ، با تو و در کنارت

چرا نمیتونی ببینی که دارم تلاش میکنم تا با این احساس بجنگم با وجود اینکه باوش دارم 

اون باید عشق باشه عزیزم   چون نگاه کردن تو چشمات منو می کشه

اون باید عشق باشه چون هر دفعه که تو دور میشی من احساس تنهایی میکنم

من نمی دونم اون چیه اما حس میکنم که توش غرق شدم

اون باید عشق باشه...


نوشته شده در چهارشنبه 90/3/25| ساعت 1:51 عصر| توسط هدیه جامعی| نظرات ( ) |















قالب رایگان وبلاگ پیچک دات نت

ساخت کد صوتی آنلاین


کد ماوس